یادت باشه...

خوب که نباشم فقط به تو میگم...

مریض باشم فقط به تو میگم...

درد داشته باشم فقط به تو میگم...

یادت باشه تو تمام دار و ندار منی

شک نکن همیشه تنها کسی که برام آرامش قلبه  و در کنارش احساس راحتی می کنم،تو هستی...

عزیزم...

دوست ندارم هیچ وقت به عشقم و حس دوست داشتنم افتخار کنم چون هنوز نسبت تا اون چیزی که لایق تو هست کلی فاصله دارم...

ولی سعی می کنم خودمو برسونم.

خودمو برسونم به اوج دوست داشتن  و عشق نسبت به تو...

خالا لبخند...لبخندلبخند

 

 

[ جمعه 21 تير 1392برچسب:, ] [ 20:14 ] [ ... ]
[ ]

با تو همیشه خوبم...

درد های دنیا یه طرف، درد ندیدن تو یه طرف...

فقط میخوام بهت بگم

ثانیه های ندیدنت خیلی سخت میگذره ...خیلی...

ولی قلبم از داشتنت همیشه شاد و آرومه...بوسه

 

 

 

 

 

 

[ جمعه 21 تير 1392برچسب:, ] [ 20:10 ] [ ... ]
[ ]

کسی نیست این وبلاگو آپ کنه ؟خنده

صاحبش سرش شلوغه ....

[ جمعه 21 تير 1392برچسب:, ] [ 19:29 ] [ ... ]
[ ]

تقدیم به ...

مطلب خاصی به ذهنم نرسید ...

دوست دارم یه شاخه گل به ...م هدیه بدمخنده

.................................................................................................

بعضی وقتها انقدر دلتنگ کسی میشی که اگه بفهمه

خودش از نبودنش خجالت میکشه!

 

 

[ جمعه 21 تير 1392برچسب:, ] [ 19:19 ] [ ... ]
[ ]

سبک شدن با طعم دلتنگی...

سلام ...

تاخیر تو نوشتنم رو ببخشید  چون فرصت نشده بود تا الان.

بلاخره رسید روزی که منتظر ش بودیم.البته من بیشتر هرچند تموم برنامه ها اجرا نشدا. تو هم باید خرید می کردی تا به دل من بچسبه ولی نشد و منم طبق معمول به حرفت گوش دادم و علی رغم میلم قبول کردم.هرچند خودم زودتر برات کادئو خریده بودمو الان هم بیصبرانه منتظر

روزی هستم که اجازه اهدای اون رو صادر فرمایید

مراسم جشن بچه ها بهانه خوبی شد که اون اتفاق قشنگ بیفته.

اتفاقی که نمیدونم چرا بیشتر دوست دارم تو ذهنم بمونه تا اینکه توی وبلاگ بنویسم.

پیام اول :

کار من تموم شد بریم خرید...؟

دیگه پیام های بعدی رو ندیدم چون خیلی سریع کلاس رو پیچوندم و اومدم .

خرید لباس ...

کوچه...

لبخند...

تاکسی ...

لبخند وصحبت...

دلفین...

لبخند و صحبت و عاشقانه ها...

پیتزا ...

نوشابه دونفره

لبخند و عاشقانه ها...

بستنی دو نفره شد اونم

حرف های جدی من...

حرف های جدی تو...

و اشک شوقی که تو ندیدی و من چه قدر دوستش داشتم.

ببخشم امروز در هم می نویسم.

دوست دارم اون روز بیشتر تو ذهنمون باشه.

حتی اینکه چون مثل حرفی که زدی بیشتر ناخواسته بود.

همه چیز دست به دست هم داد که با هم بودن رو طور دیگه ای تجربه کنیم .

عجب تجربه ای بود.شیرین شیرین مثل لبخند روی لبهای ...

دوست دارم این شیرینی رو.دوست دارم این لبخند رو .دوست دارم لبهای همیشه پر لبخند ... رو.

دوستت دارم...

...

 

 

[ جمعه 7 تير 1392برچسب:, ] [ 11:16 ] [ ... ]
[ ]

دلیل دوست داشتنم...

...

 

یادته اون روز نتونستم دلایل دوست داشتنم رو بگم؟

 

اما الان میخوام بگم ....

 

به خاطر  این که روزی بیش از ده بار ابراز علاقه می کنی و حتی یک بار هم جواب درست و حسابی نمی شنوی و ... هرگز از این ابراز علاقه خسته نمی شی ،دوستت دارم!

 

به خاطر این که هیچ وقت اجازه ندارم در حضور یا نبودن تو گریه کنم ... به خاطر این که حتی پشت غرور محکمت هم نمی تونی ناراحتیت رو هنگام گریه کردنم  ، پنهون کنی ، دوستت دارم!

 

به خاطر این که فقط دلت میخواد مداااام از من حمایت کنی ،دوستت دارم !

 

به خاطر این که برایم این همه وقت و انرژی و احساس و ... صرف می کنی ،دوستت دارم !

 

به خاطر این که مدام سعی می کنی تا لبخند از روی لب هام  فرار نکنه دوستت دارم !... تو بهتر از هر کسی میدونی که بدون تو لبخند از لبهام فراریه ...

 

به خاطر این که  با حضورت به باور های مثبت رسیدم ، دوستت دارم!

 

به خاطر این که ...

 

به خاطر این که به موفق بوذنم اصرار داری ... دوستت دارم!

 

به خاطر این که اینقدر برات مهمه که منو در اوج ببینی و بهم افتخار کنی دوستت دارم !

 

 به خاطر این که ...

 

به خاطر این که ...

 

 به خاطر این که اینقدر دوستم داری که حاضری دلتنگ و ناراحت باشی اما من از جانب خونوادم اذیت و ناراحت نشم ، دوستت دارم !

دوستت دارم ...

 

 

 

[ دو شنبه 3 تير 1392برچسب:, ] [ 15:13 ] [ ... ]
[ ]

یاد تو ...

...

بهشت این جاست !...همین جا!

یاد تو ، بهشت می آفریند!...آرامش خلق می کند!

راستی!

تو ... این همه خوبی را از کدام خورشید به ارث برده ای ؟!!

این همه صبوری را از کدام کوه ،آموخته ای؟!!!

[ دو شنبه 3 تير 1392برچسب:, ] [ 15:7 ] [ ... ]
[ ]

...

...

[ دو شنبه 31 خرداد 1392برچسب:, ] [ 14:47 ] [ ... ]
[ ]

فدای چشمات...

سلام

اومدم بنویسم چون تو گفتی وگرنه نمی تونستم بنویسم.

عزیز من...

اشک چشماتو یادم نمیره...ببخشم اگه نتونستم فراموش کنم.دلم آروم نداره،چرا من؟چرا من باید با حرفام کاری کنم که اشک از چشمای قشنگت بیاد.

گل من...

اگر میدونستم این حرفا اینقدر ناراحتت می کنه هیچ وقت اجازه گفتنشو به خودم نمیدادم.همه دار و ندار من تویی.با بغض با من حرف می زنی با اشک به من نگاه می کنی ،چه طور توقع داری منم آروم باشم .

زیبای من...

الهی فدای اون حس قشنگت بشم.الهی فدای اون احساسات پاکت بشم.من که قبلش بهت گفته بودم اگرناراحت نمیشی بگم.خودت گفتی بگو...کاش برای اولین بار حرفتو گوش نمیدادم...

عشق من...

دوست ندارم دیگه زنده باشم و اشک چشماتو ببینم.حالا اگر دوست داری بازم گریه کن...البته اشک شوق اشکال نداره،و من به خودم تلقین کردم که اشک شوق ریختی و من مدیون قطرات اشکت شدم...

عسلم...

اینقدر دوست داشتم امروز ساعت ها کنارم میموندی وبا هم حرف میزدیم.آخه دوست داشتنی تر از همیشه بودی،امروز خواستنی تر از همیشه بودی و البته هر روز بیشتر از دیروز...

جان من...

دوست دارم همیشه با مشکلات و حرف ها منطقی برخورد کنی همان طور که تا حالا برخورد کردی و من از این بابت خیلی خوشحالم.همیشه سعی کردم به خودم تلقین کنم که خیلی بیشتر از تصور تو دوستت دارم.ولی دیگه نیاز به تلقین و یاداوری ندارم چون قلبم خیلی وقته میگه جای تو فقط اینجاست... قلبی که با تموم کوچیکیش شده محل حضور بزرگی و وقار تو...

فدای خنده های قشنگت بشم...

کلمات ممنوعه خودشونو در مقابل وجود نازنینت بی ارزش میدونن و  وقتی تو هستی لفظ (تو )و حس بودنت اجازه خودنمایی به کلمات دیگه نمیدن و حتی اون کلمات با بودن در کنار اسم زیبای تو معنا پیدا می کنن.

عشق من...

تا ابد ،دوستت دارم.تا ابد شاد باش و زندگی کن که به امید تو زنده ام...

امروز از نگاه حاشیه ها:

یادت باشه من چهارتا کادو بهت بدهکار شدم بابت قسم خوردن...

یادت باشه من تخمه خوردن از دست تو رو خیلی دوست دارم و البته تخمه دادن به تو رو بیشتر...

یادت باشه یادم میره اشکای تو رو به شرطی که دیگه نبینمشون...

یادت باشه خدا روشکر کنی که امروز نزدمت...

یادت باشه ناراحتی تو برای من خیلی خیلی مضره،پس هیچ وقت ناراحت نباش چون چشمات به من دروغ نمیگه...

یادت باشه بازم مثل همیشه قدر مامانو بدون و از طرف من ببوسشون و بیشتر مواظبشون باش...

یادت باشه من روی تو خیلی حساسم نذار دعوا بشه و حتی به شوخی بهت بزنه...

یادت باشه عطری که به خودت میزنی در کنار عطر وجود نازنینت اصلا بویی نداره.عطر تنت محشره.

یادت باشه دوستت دارم.

یادت نره عاشقتم.

امیدوارم زود زود ببینمت چون باز دلم برات تنگ شد...

 

 


 

[ شنبه 25 خرداد 1392برچسب:, ] [ 18:2 ] [ ... ]
[ ]

هر چی بگم بازم کمه...

مثل همیشه برای تو می نویسم...


آره برای تو...


برای تو که دنیای منی...


برای تو که یادت آرامش منه...

 

دوستت دارم خیلی زیاد...

 

 

 

 

 ...

 

 

[ سه شنبه 21 خرداد 1392برچسب:, ] [ 19:59 ] [ ... ]
[ ]

به یادتم...

وقتی تو در تمام لحظه های من مرور می شوی چگونه بی خیالت شوم ای بهترین خیال من...

 

[ سه شنبه 21 خرداد 1392برچسب:, ] [ 19:54 ] [ ... ]
[ ]

بوی تو...

بلاخره الان تونستم از پایین دل بکنم و بیام بالا.

هنوز اونجا بوی تو رو میده و من وجودت رو  بیشتر از همیشه احساس کردم.شاید اگه پیامت نمی اومد یک ساعت دیگه هم  پایین می موندم و با ...شوق جای خالیت رو نگاه می کردم.

چند روز انتظار ...انتظارهای ایندفعه  خیلی سخت تر ولی عاشقانه تر گذشت برام.

خوشحال بودم که بعد از جند روز دوباره لبخند زیبای تو رومی بینم.اگه میدونستی لبخند تو به نفس من بستگی داره چقدر برای زنده موندنم تلاش می کردی؟

کاش جای من بودی...

آره کاش جای من بودی و یکی مثل خودت تو قلبت بود و بهتر متوجه می شدی چی میگم.

بعضی وقتها برای کلماتی که در وصف تو باید گفته باشه فرهنگ واژگان زمینی کم میارن، چون باید از تو آسمانی نوشت آسمان من.

ساعت 4ونیم امروز رو با ساعت 4ونیم هیچ روزی عوض نمی کنم.هیچ روز هیچ روزی هم نه.اگر روزهای باهم بودن یا به یاد هم بودنمون هم ساعت 4 ونیم باشه اونا رو هم میارم کنار امروز ولی عوض نمی کنم.

امروز دنیای من کنارم بود...

می گفتی چرا کم حرف می زنم؟

الهی فدای مهربونیات بشم من می گم باید جای من باشی به خاطر همینه آخه نمیدونی وقتی تو باهام حرف می زنی فقط دوست دارم بهت نگاه کنم و صدای قشنگت که انصافا بهم آرامش وصف ناپذیری میده رو گوش بدم.

ببخشم اگر بعضی وقتا ناخودآگاه به جای اینکه به چشمای قشنگت نگاه کنم سرمو انداختم پایین هرچند سر پایین انداختن در مقابل عظمت و مهربونی های تو کمه ،بلکه باید در مقابلت زانو زد عزیزم...

و من در مقابل همه مهر و محبت تو زانو میزنم...

بهترین هدیه خدا به من تو هستی نیازی به هدیه دادن نیست ولی این رو هم نمیدونی وقتی نگاهم به لباس،کتاب،شال و هرچیزی که دست تو بهش خورده میفته تمام وجودم پر از حس غرور میشه...

آره غرور...

زیباترین معشوقه دنیا ساکن همیشگی قلب من شده ،جای غرور نداره؟

زیبایی  نه فقط  زیبایی ظاهری، که علاوه بر چهره ی بسیار زیبای تو،باطنی به مراتب زیباتر و دلنشین تر در پشت این چهره دوست داشتنی و البته معصومانه وجود داره که فقط من خبر دارم و خدا...

غرور به خاطر دریایی از محبت و مهر ومتانت و حیا وعشق و ایمان و شعور و ادب که خلاصه شده در قامت تو...

تویی که امروزم را ،نه دیروزم را،نه اصلا همه عمرم را مدیون بودنت هستم...

چه قدر زود گذشت :

چه قدر زود گذشت بودن و نشستن در کنار عزیزترین کسی که ثانیه شماری می کردم برای دیدنش...

گذشت ولی جاودان مانددر قلبم  مثل قبل، البته  محکمتر و استوارتر .

چه قدر زود گذشت هم صحبت شدن با کسی که صدایش را با زیباترین ترانه های دنیا و دلنشین ترین موسیقی های جهان عوض نمی کنم.

گذشت ولی طنین گرم و زیبای صدات هنوز درگوشم هست و خواهد بود تا ابد.

چه قدر زود گذشت در کنار تو بودن ،در کنار کسی که زندگی را با تو معنا کرده ام وبدون تو تصورش هم سخت است...

گذشت ولی من که هیچ وقت در یاد تو بودن کم نگذاشته ام و دلم گاه و بی گاه به یاد تو بهانه می گیرد و هوای تو را می کند و چه خوب جوابش را میدهی.خاطرات خوبی که باهم داشتیم آرامش کرده و خواهد کرد...

زیبای من،دنیای من،جان من...

بودنت را شکر،لبخند زیبایت راشکر و گذشت و مهر ومحبتت را شکر...

خدا را بابت داشتنت باید التماس کرد...عزیز من، داشتنت در قلبم را شکر.

امروز و دیروز با هم فرق میکنن.چه قدر امروز دوست داشتنی تر بودی. مطمئنم فردا بیشتر از امروز و فرداهای دیگر بسیار بسیار بسیار بیشتر دوستت خواهم داشت...

اصلا نمیدونم چرا نوشته هام اینطوری شد گل من.اصلا بعضی جاهاشو من ننوشتم دلم به انگشتام فرمان داد انگار.

بعضی جاهاش عامیانه و محاوره ای و به قول خودم دلی نوشته شد و بعضی جاهاشم کتابی و ادبی.به هر حال میخواستم حرفای دلمو بنویسم که دلم نوشت فقط اینجاهاشو ننوشته که برات می نویسم :

اولا ازت به خاطر همه چیز ممنونم.همه چیز شامل وجود نازنینت،حضور پاکت،مهربونی ها ولطفت،کادو ها و زحماتت و خیلی چیزای دیگه ...ان شاالله بتونم جبران کنم ولی میدونم جبرانش خیلی سخته...

دوما ازت خواهش میکنم که همیشه مواظب خودت باشی و برای رسیدن به موفقیت های بیشتر تلاش کنی چون من تو رو الگوی کارهای خودم میدونم عزیز دلم ...

سوما لبخند رو لبای نازت همیشه بهم دلگرمی داده سعی کن هیچ وقت دلسردم نکنی.

و در آخر ...

منو ببخش اگر بعضی وقتا ناخواسته کاری می کنم که ازم دلخور یا ناراحت بشی...

اصلا چه معنی داره تو از دست من خوراکی نخوری که من مجبور بشم شربت بپاشم رو لباست؟ تو هم که از چسبونکی شدن بدت میاد اون وقت مجبوریم یه شیلنگ آب بگیرم روت و سرتاپاتو آبپاشی کنم اون وقت تو هم با خط کش بیفتی دنبال من ،منم ازت خط کشو بگیرم و بهت بزنم.

بعدش به هم آلوچه پرتاب کنیم و تو هم آلوچه هارو بگیری بزنی طرف من.

راستی و ان یکاد نخریدی و اجازه هم ندادی من برات بگیرما،یادت باشه...

کاش میشد منم بدون مشکل هدیه هامو بهت بدم...امیدوارم به زودی بشه

خوشحالم که تونستم یکی از قول هایی که بهت داده بودم عمل کنم .امیدوارم بقیه اش رو هم باکمک خودت بتونم

ببخش سرتو در آوردم عزیزم.

دوستت دارم.مواظب خودت باش.

دستات ...

[ چهار شنبه 15 خرداد 1392برچسب:, ] [ 19:6 ] [ ... ]
[ ]

ضربان قلب من ...

 

 اي شب از روياي تو رنگين شده

 

سينه از عطر توام سنگين شده

 

اي به روي چشم من گسترده خويش

 

شادي ام بخشيده از اندوه بيش

 

هم چو باراني كه شويد جسم خاك

 

هستي ام زآلودگي ها كرده پاك

 

اي تپش هاي تن سوزان من

 

آتشي در سايه ي م‍‍‍‍ژگان من...

                                                                                                                       فروغ فرخ زاد

[ چهار شنبه 15 خرداد 1392برچسب:, ] [ 18:58 ] [ ... ]
[ ]

تبریک ...

تبریک می گم ...

امیدوارم همیشه موفق باشی ...

 

 

 

 

[ سه شنبه 14 خرداد 1392برچسب:, ] [ 20:17 ] [ ... ]
[ ]

بیادتم...

...

به یاد هم بودن قشنگ تربن هدیه ایست که نیازی به باهم بودن نداره

[ سه شنبه 14 خرداد 1392برچسب:, ] [ 20:13 ] [ ... ]
[ ]

احساس من به تو...

 

آنقدر در تو غرق شده ام...

که ازتلاقی نگاهم با دیگری

احساس خیانت میکنم!!

عشق یعنی همین ...

[ سه شنبه 14 خرداد 1392برچسب:, ] [ 20:2 ] [ ... ]
[ ]

مال منی...

× تو مال منی ×

اخــم هـای تــــــو

بــالا تـرین لذت دُنیـــاست 

 بَهانه ی تَمام لـوس شدن هـای تـــو!!

"دوستت دارم"
 
البته جدیدا کمتر لوس می شیا
[ شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, ] [ 19:46 ] [ ... ]
[ ]

باور کن...

تا دیروز ، هرچه می نوشتم عاشقانه بود

از امروز ، هرچه بنویسم صادقانه است

عاشقتم...



 

[ شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, ] [ 19:43 ] [ ... ]
[ ]

پیامک از تو ...

معجزه اون پیامکیه که وقتی از طرف تو باشه...

مریض  که باشم

چشمام  هم پر از اشک باشه

تنم پر از درد باشه اسم تو بالای گوشی

حالم رو تو یه ثانیه عوض می کنه...

[ شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, ] [ 19:40 ] [ ... ]
[ ]

مثل الان...

یه وقتـایی هـم هســت


که مزه ی بودن یکی


یه جوری رفته زیر دنـــدونت !!


که وقتی ازش دوری


همه چی میشه زهرمــــار!
[ شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, ] [ 19:32 ] [ ... ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 9 صفحه بعد