عزیزم...
یادمه بهت گفته بودم وقتی بدونم خوبی، منم خوبم...
یادمه بهت گفته بودم وقتی لبخندتو ببینم، لبخندبرام معنا پیدا می کنه...
یادمه بهت گفته بودم آرامش من موقعیه که تو آرامش داشته باشی...
اینو بهت نگفتم تاحالا دنیای من...
نفس تو ...
نگاه تو ...
اصلا وجود تو...
بهونه زندگیم شده
بهونه آرامشم شده
میخوام اعتراف کنم
از وقتی عاشقت شدم ذهنم آرومه...
لبخندام واقعی و اشکام دوست داشتنی شده...
یادته اون پیرمرد باصفا موقع ناهار برامون دعا کرد وگفت الهی عاقبت به خیر بشید؟
میخوام بدونی وقتی توهستی عاقبت به خیرم...
خدا روشکر ...
نظرات شما عزیزان: