بوی تو...

بوی تو...

بلاخره الان تونستم از پایین دل بکنم و بیام بالا.

هنوز اونجا بوی تو رو میده و من وجودت رو  بیشتر از همیشه احساس کردم.شاید اگه پیامت نمی اومد یک ساعت دیگه هم  پایین می موندم و با ...شوق جای خالیت رو نگاه می کردم.

چند روز انتظار ...انتظارهای ایندفعه  خیلی سخت تر ولی عاشقانه تر گذشت برام.

خوشحال بودم که بعد از جند روز دوباره لبخند زیبای تو رومی بینم.اگه میدونستی لبخند تو به نفس من بستگی داره چقدر برای زنده موندنم تلاش می کردی؟

کاش جای من بودی...

آره کاش جای من بودی و یکی مثل خودت تو قلبت بود و بهتر متوجه می شدی چی میگم.

بعضی وقتها برای کلماتی که در وصف تو باید گفته باشه فرهنگ واژگان زمینی کم میارن، چون باید از تو آسمانی نوشت آسمان من.

ساعت 4ونیم امروز رو با ساعت 4ونیم هیچ روزی عوض نمی کنم.هیچ روز هیچ روزی هم نه.اگر روزهای باهم بودن یا به یاد هم بودنمون هم ساعت 4 ونیم باشه اونا رو هم میارم کنار امروز ولی عوض نمی کنم.

امروز دنیای من کنارم بود...

می گفتی چرا کم حرف می زنم؟

الهی فدای مهربونیات بشم من می گم باید جای من باشی به خاطر همینه آخه نمیدونی وقتی تو باهام حرف می زنی فقط دوست دارم بهت نگاه کنم و صدای قشنگت که انصافا بهم آرامش وصف ناپذیری میده رو گوش بدم.

ببخشم اگر بعضی وقتا ناخودآگاه به جای اینکه به چشمای قشنگت نگاه کنم سرمو انداختم پایین هرچند سر پایین انداختن در مقابل عظمت و مهربونی های تو کمه ،بلکه باید در مقابلت زانو زد عزیزم...

و من در مقابل همه مهر و محبت تو زانو میزنم...

بهترین هدیه خدا به من تو هستی نیازی به هدیه دادن نیست ولی این رو هم نمیدونی وقتی نگاهم به لباس،کتاب،شال و هرچیزی که دست تو بهش خورده میفته تمام وجودم پر از حس غرور میشه...

آره غرور...

زیباترین معشوقه دنیا ساکن همیشگی قلب من شده ،جای غرور نداره؟

زیبایی  نه فقط  زیبایی ظاهری، که علاوه بر چهره ی بسیار زیبای تو،باطنی به مراتب زیباتر و دلنشین تر در پشت این چهره دوست داشتنی و البته معصومانه وجود داره که فقط من خبر دارم و خدا...

غرور به خاطر دریایی از محبت و مهر ومتانت و حیا وعشق و ایمان و شعور و ادب که خلاصه شده در قامت تو...

تویی که امروزم را ،نه دیروزم را،نه اصلا همه عمرم را مدیون بودنت هستم...

چه قدر زود گذشت :

چه قدر زود گذشت بودن و نشستن در کنار عزیزترین کسی که ثانیه شماری می کردم برای دیدنش...

گذشت ولی جاودان مانددر قلبم  مثل قبل، البته  محکمتر و استوارتر .

چه قدر زود گذشت هم صحبت شدن با کسی که صدایش را با زیباترین ترانه های دنیا و دلنشین ترین موسیقی های جهان عوض نمی کنم.

گذشت ولی طنین گرم و زیبای صدات هنوز درگوشم هست و خواهد بود تا ابد.

چه قدر زود گذشت در کنار تو بودن ،در کنار کسی که زندگی را با تو معنا کرده ام وبدون تو تصورش هم سخت است...

گذشت ولی من که هیچ وقت در یاد تو بودن کم نگذاشته ام و دلم گاه و بی گاه به یاد تو بهانه می گیرد و هوای تو را می کند و چه خوب جوابش را میدهی.خاطرات خوبی که باهم داشتیم آرامش کرده و خواهد کرد...

زیبای من،دنیای من،جان من...

بودنت را شکر،لبخند زیبایت راشکر و گذشت و مهر ومحبتت را شکر...

خدا را بابت داشتنت باید التماس کرد...عزیز من، داشتنت در قلبم را شکر.

امروز و دیروز با هم فرق میکنن.چه قدر امروز دوست داشتنی تر بودی. مطمئنم فردا بیشتر از امروز و فرداهای دیگر بسیار بسیار بسیار بیشتر دوستت خواهم داشت...

اصلا نمیدونم چرا نوشته هام اینطوری شد گل من.اصلا بعضی جاهاشو من ننوشتم دلم به انگشتام فرمان داد انگار.

بعضی جاهاش عامیانه و محاوره ای و به قول خودم دلی نوشته شد و بعضی جاهاشم کتابی و ادبی.به هر حال میخواستم حرفای دلمو بنویسم که دلم نوشت فقط اینجاهاشو ننوشته که برات می نویسم :

اولا ازت به خاطر همه چیز ممنونم.همه چیز شامل وجود نازنینت،حضور پاکت،مهربونی ها ولطفت،کادو ها و زحماتت و خیلی چیزای دیگه ...ان شاالله بتونم جبران کنم ولی میدونم جبرانش خیلی سخته...

دوما ازت خواهش میکنم که همیشه مواظب خودت باشی و برای رسیدن به موفقیت های بیشتر تلاش کنی چون من تو رو الگوی کارهای خودم میدونم عزیز دلم ...

سوما لبخند رو لبای نازت همیشه بهم دلگرمی داده سعی کن هیچ وقت دلسردم نکنی.

و در آخر ...

منو ببخش اگر بعضی وقتا ناخواسته کاری می کنم که ازم دلخور یا ناراحت بشی...

اصلا چه معنی داره تو از دست من خوراکی نخوری که من مجبور بشم شربت بپاشم رو لباست؟ تو هم که از چسبونکی شدن بدت میاد اون وقت مجبوریم یه شیلنگ آب بگیرم روت و سرتاپاتو آبپاشی کنم اون وقت تو هم با خط کش بیفتی دنبال من ،منم ازت خط کشو بگیرم و بهت بزنم.

بعدش به هم آلوچه پرتاب کنیم و تو هم آلوچه هارو بگیری بزنی طرف من.

راستی و ان یکاد نخریدی و اجازه هم ندادی من برات بگیرما،یادت باشه...

کاش میشد منم بدون مشکل هدیه هامو بهت بدم...امیدوارم به زودی بشه

خوشحالم که تونستم یکی از قول هایی که بهت داده بودم عمل کنم .امیدوارم بقیه اش رو هم باکمک خودت بتونم

ببخش سرتو در آوردم عزیزم.

دوستت دارم.مواظب خودت باش.

دستات ...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ چهار شنبه 15 خرداد 1392برچسب:, ] [ 19:6 ] [ ... ]
[ ]